نقل روایت ابن ملجم و عذاب برزخ

ابن رقا مى گوید:

 در مکه کنار مسجدالحرام بودم ،

 دیدم گروهى از مردم در کنار مقام ابراهیم علیه


السلام اجتماع کرده اند، گفتم :

 چه خبر است ؟

 گفتند:

 یک نفر راهب عالم و عابد مسیحى  مسلمان شده است .

 به میان جمعیت رفتم و دیدم پیرمردى لباس


پشمینه و کلاه پشمینه پوشیده و قدبلندى دارد،

 در مقابل مقام ابراهیم نشسته و سخن مى گوید.

شنیدم مى گفت : روزى در صومعه نشسته بودم ،

 و به بیرون صومعه نگاه مى کردم به مکاشفه ،

ناگاه پرنده بزرگى مانند باز شکارى دیدم بر روى


سنگى کنار دریا فرود آمد،

 چیزى را قى کرد.


دیدم یک چهارم بدن انسانى از دهانش بیرون آمد،

سپس رفت و ناپدید شد. باز برگشت و قى کرد،

 دیدم یک چهارم دیگر انسانى از دهانش خارج شد،

 مرتبه سوم رفت و ناپدید گشت . باز برگشت یک


چهارم دیگر را،

و براى بار چهارم هم یک چهارم دیگر مانند بار اول


قى کرد تا یک انسان کامل شد.

سپس برگشت منقار زد و یک چهارم او را ربود و سه


بار دیگر همانند اول منقار زد و همه او را ربود و رفت .

تعجب کردم و گفتم خدایا این شخص کیست که این


گونه عذاب مى شود،

 متاءثر شدم که چرا نرفتم از او بپرسم .
 
طولى نکشید که پرنده شکارى آمد و یک چهارم


همان انسان را قى کرد

و براى بار دوم و سوم و چهارم هم قى کرد و انسان


کامل شد.

 با شتاب نزدش رفتم و گفتم : تو کیستى و چه


کرده اى ؟

او گفت : من ابن ملجم هستم که على بن ابیطالب


علیه السلام را کشتم ،

 خداوند این پرنده را ماءمور من ساخته که هر روز


این گونه

مرا مى کشد و زنده مى کند و عذاب مى نماید.

گفتم : على بن ابیطالب علیه السلام کیست ؟

 گفت : پسر عموى رسول خدا پیامبر اسلام است .

 همین حادثه و مکاشفه برزخى  عجیب باعث شد


که مسلمان شوم


نقش اخلاق در زندگى و تمدّن انسانها

آیا اخلاق قابل تغییر است؟

نقل روایت ابن ملجم و عذاب برزخ

چهارم ,مى ,یک ,قى ,بار ,گفتم ,یک چهارم ,قى کرد ,چهارم دیگر ,علیه السلام ,و عذاب

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

طراحی سایت در کاشان نود و هشتیا | دانلود رمان آشپزشاپ کارخانه سجاده فرش مسجد و فروش اینترنتی فرش سجاده ای نمازخانه لوازم یدکی ماشین | لوازم یدکی خودرو | لوازم یدکی فانوس23 | Lantern23 marketing موسیقی احساس کره! ویزاگردی , شرکت خدمات مسافرتی ریاضیات و آمار برای اقتصاد